ایران خودرو در اطلاعیهای که در یک صفحه سفید رنگ، با کمترین جزئیات لازم منتشر کرد، شرایط فروش محصول جدید خودش با نام پزو 2008 را اعلام نمود! البته اینکه نام اصلی خودرو پژو است و ما آن را محصول ایران خودرو میدانیم، خودش یکی از پاردوکسهای خندهدار روزگار ماست!
وقتی به این صفحه سفید مینگریستم، واقعا دلم بر حال خودمان سوخت! این شرکت در اطلاعیه فروش خودش، در ستون بزرگ شرح خودرو، فقط نوشته پژو 2008 و کمی جلوتر و در عنوان کلاس، عدد غریب 30001 را درج کرده و دیگر هیچ توضیح اضافه نداده که یا ایها الناس، ای شمایی که فقط برای پیش پرداخت این ماشین بسیار معمولی از یک برند معمولی ۶۰ میلیون تومان، چیزی بیشتر از ۵ سال حقوق کامل یک کارگر را پرداخت میکنید، حتی من به خودم زحمت نمیدهم که بگویم این خودرویی که دارید از الان تا یک سال و اندی دیگر پیش خرید میکنید، حتی چه مشخصاتی دارد! رنگش چیست، آپشنهایش کدام است، اصلا چه تیپ و کلاسی دارد!
ایران خودرو با خودش میگوید: من انقدر از فروش این ماشین مطمئن هستم که حتی اگر جای این اعلامیه بی رنگ و رو، فقط بنویسم که بیایید ۶۰ میلیون تومان بدهید و سپس منتظر تماسم بمانید شاید که این بهار بیاید، باز تمام ظرفیت در کسری از ثانیه پر خواهد شد و چه دلیلی دارد که به خودم زحمت توضیح اضافه بدهم؟ اصلا برای چه شما چنین انتظار بیجایی را از من دارید؟ همین که از نعمت محصول جدید برخوردارتان کردم، کافی نیست؟
جالبتر اینجاست که این شرکت در یک حرکت حماسی، پیش فروش این خودرو را به صورت زوج و فرد در آورده است! یعنی اگر رقم کارت ملی شما زوج بود، روز پنجشنبه بیایید تا شاید ماشینی نصیبتان شد و اگر عددش فرد است، پس شنبه بیایید؛ زیرا ممکن است حضور همزمان شما این بار نه سبب آلودگی هوا، بلکه سبب آلودگی و سنگینی سایت ما گردد و از آنجایی که زیرساخت لازم را نداریم و البته دلیل و نیازی هم ندارد که داشته باشیم، خاطرمان کمی آزرده گردد!
پس از دیدن این طرح عجیب، به یاد فیلم مکس دیوانه (Mad Max) افتادم که در آنجا حاکم ظالم که اختیار آب آشامیدنی را در دست داشت، تنها در یک ساعت مقرر آب را بر روی ملت باز میکرد و تشنگان با ضجه و ناله آن آب را به هر مشقت و حتی کثیفی که بود، میخوردند و فردایش باز منتظر که شاید کَرَم حاکم، شامل حالشان شود! صاحب آب هم چون میدانست که همیشه تعداد تشنگان بیشتر از حجم آبش است و انحصار و قدرت باعث شده تا فقط رودخانه در دست خودش باشد، هر رفتاری که دوست داشت بر سر تشنگان میآورد و کسی هم اگر اعتراض میکرد، فقط تشنهتر میماند!
بهراستی روزگار عجیبی شده است، خودرویی که لقب اولین محصول پسابرجامی را به آن دادهاند، چنان در بوق و کرنا کردهاند که انگار قرار است لامبورگینی آوانتادور را با قیمت سمند به ملت بدهند! زهی خیال باطل که داستان برعکس است و آنها میخواهند خودرویی که بهایش کمتر است را بسیار گرانتر بفروشند و علاوه بر آن، فخری نیز بر این ملت ارزانی دارند که ما بر سر شما منت گذاشته و محصولی را میدهیم که هنوز در خیابانهای سایر کشورها وجود دارد. این بار قرار نیست محصول ردهخارجی چون رنو ساندرو که هیچ کجا تولید نمیشود تحت ماشین نو عرضه کنیم. نمیخواهیم با افزودن یک پسوند پلاس، به شما القا نماییم که صاحب خودرویی تازه شدهاید، باور کنید که پژو 2008 هنوز تولید میشود، پس اشک شوق بریزید که اگر مجبور هستید حداقل ۴۰ میلیون تومان ناقابل پول اضافه هم بدهید و ماهها و بلکه سالها در انتظار بمانید، به جایش حس سوار شدن بر یک خودروی بهروز را خواهید داشت.
از آنجا هم که ایران خودرو نیک میداند که این استقبال بسیار گسترده خواهد بود، در کمال مردانگی، سود مشارکت این محصولش را تا پایینترین حد ممکن کاهش داده و به عدد 15 درصد رسانده و شاید اگر فشارهای جانبی و یا شاید هم باقی مانده وجدانی نبود، همین 15 را هم 0 در نظر میگرفت، چرا که بهدرستی میدانست باز هم هرچه دارد را میخرند و این تشنگان به بهای آب نمینگرند، بلکه دنبال سیرابی خویش هستند.
اما همیشه ما آموختهایم که اگر ظلم هست نه بهخاطر وجود ظالم بلکه به دلیل وجود کسانی است که این ظلم را پذیرفته و نقش مظلوم را بازی میکنند. باید این را بپذیریم که اگر این تشنگان خودشان را با آبی دیگر، ولو بیکیفیتتر، ماندهتر و یا از رودخانهای دیگر سیراب میکردند، امروز کار به جایی نمیکشید که برای داشتن چیزی که حق طبیعی آنهاست، ماهها انتظار بکشند؛ آن هم برای آبی که کیفیت معمولی دارد و در آخر بفهمند برایش بهایی پرداختهاند که هزینه یک شربت گوارا بوده است!
بهراستی ما را چه شده که ایران خودرو به خودش اجازه میدهد این چنین و با یک برگه سفید، تحقیرمان کند و از یاد ببریم که ایستادگی فقط در برابر دشمن خارجی و زورگویی بیگانگان یک اصل مهم نیست، بلکه باید همه چیز را اول از درون ساخت تا بتوانیم در مقابل هجمههای دیگر نیز ایستادگی کنیم. ایکاش همتی برای نرفتن بود، ایکاش اتحادی برای نخریدن بود، ایکاش ارادهای برای نه گفتن به این طرح زوج و فرد وجود داشت و ایکاش با رفتار صحیح خودمان به ظالم میفهماندیم که اخلاقی بس غلط دارد و اگر او را عزمی برای تغییر نیست، ما وی را مجبور به عوض شدن خواهیم کرد.
ایکاش که نخرم، ایکاش که نخری، ایکاش که نخرند…
نظر خود را بنویسید