بهخاطر دارم چندی پیش به سئول رفته بودم و در یکی از کمپانیهای مشهور کرهای، سمیناری با مدیر روابط عمومی آن شرکت داشتم. وی میگفت ما در حال راه اندازی یک کارخانه ماشین لباسشویی در آمریکا هستیم و در ایران نیز چنین کارخانهای را ساختهایم. وقتی هم پرسیدم که آیا تولید آن در چین بهصرفهتر نیست، گفت: چون ماشین لباسشویی بسیار بزرگ و سنگین است، ما ترجیح میدهیم آن را در خاک همان کشور تولید کنیم، بدین طریق هم قیمت آن دستگاه در کشور مبدا پایینتر میآید و هم به خاطر تولید در داخل، گمرک کمتری میپردازیم. نتیجه این میشود که شما یک دستگاه ماشین لباسشویی حتی ارزانتر از قیمت جهانی آن، در کشور خودتان میخرید.
اگر بیاییم نگاهی به سایز یک ماشین لباسشویی و مقایسه آن با خودرویی چون پژو 2008 بیندازیم که بهزودی عرضه آن به زودی در کشور آغاز میشود، متوجه میشویم که قاعدتا تولید این خودرو در داخل بایستی موجب صرفهجویی بیشتری در هزینه شود و با توجه به اینکه این همه سال دولت و ملت بابت حمایت از صنایع خودرویی، مبالغ زیادی پرداخت کردهاند، پس بایستی انتظار بکشند که این خودروی جدید، با بهایی کمتر از قیمت جهانیاش در اختیار آنها قرار بگیرد. بهخصوص اینکه عادت کردهایم که برخی از آپشنهای خودروها به دلخواه سازنده حذف شود و بنابراین انتظار بهای کمتر، کاملا منطقی است.
نگاهی به قیمت اعلام شده در خبرها میاندازیم که به طور حتم پس از ورود به بازار، چند میلیون تومانی هم بهخاطر هیجانات ابتدایی ورود این خودرو و البته برند پژو، افزایش خواهد داشت. بهای ۹۸ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان! بهفکر فرو میرویم که قیمت این خودرو در کشور همسایه ما یعنی امارات بسته به تیپ و آپشنهای موجودش، از ۶۰ تا ۷۵ میلیون تومان در نوسان است، پس چرا ما بایستی در حدود ۱۰۰ میلیون تومان برای آن پرداخت کنیم و تازه با کلی در صف ماندن و کاستن از آپشنها و بسیاری موارد دیگر، یک خودرویی که داعیه تولید در وطن را دارد، تحویل بگیریم؟ مگر میشود؟ مگر داریم؟
در واقع در این بخش برخلاف کالایی چون لباسشویی که پیشتر عرض کردیم، نه تنها قیمت کاهش نداشته بلکه با بهایی بیشتر (و بسیار بیشتر!) عرضه میشود و ما متعجب که اگر قرار باشد تولید یک خودرو در داخل هزینه آن را بیشتر کند، اصلا چه کاری است! بگذارند از همان اول از خارج وارد شود و انقدر به خودمان زحمت و مشقت ندهیم که صرف اشتغال زایی عدهای، عده بزرگتری متضرر شوند.
اما چرا باید این محصول جدید که قرار است به تدریج میزان داخلی سازیاش هم افزایش یافته و حتی صادر شود، در کشور ما گرانتر عرضه خواهد شد؟ بیایید با هم دلایل آن را مرور کنیم.
حمایت از تولید داخلی تبدیل شده به حمایت از محصولات از رده خارج شده خارجی!
در حال حاضر ایران تبدیل به تنها کشوری در دنیا شده است که ماشینهایی را میسازد که در هیچ کجای دیگر یافت نمیشود! محصولاتی چون رنو ساندرو که به عنوان یک خودروی نسبتا تازه در بازار کشورمان میشناسیم، سالهاست که در هیچ کجای دیگر تولید نمیشود و بدتر از آن خودروهایی مانند پراید و پژو 405 که چند دهه از پایان عمرشان میگذرد، همچنان در این مرز و بوم تولید شده و به فروش میرسند.
زمانی که محصولی چون پژو 206 به بازار ایران عرضه شد، تقریبا همزمان با آن، این خودرو در سایر نقاط دیگر دنیا نیز حضور داشت و ما محصولی همگام با دیگران تولید میکردیم. از نظر قیمتی هم تفاوت چندان حاد نبود و درک این موضوع که چرا ما بایستی یک 206 بخریم، تا حد زیادی منطقی بهنظر میرسید. این داستان برای دیگر محصول این کمپانی یعنی پژو 405 هم تقریبا وجود داشت. اما هرچه زمان گذشت، خبری از ماشینهای جدیدتر نشد. سازنده اقدام به تولید 207 و 208 کرده بود اما ما همچنان اصرار بر حفظ 206 داشتیم زیرا تولید کننده آن در ایران تازه داشت مزه سودش را میچشید و چرا باید تن به تولید خودروی جدیدتر و با بهایی نزدیک به همان میداد؟
پس نتیجه این شد که 206 سالها و سالها تولید شد و میشود اما در سایر کشورها به موزه پیوست! با توجه به شرایط بازار داخلی و البته تورم موجود، قیمت آن ازحدود ۱۰ میلیون تومان هم به بیش از ۳۲ میلیون تومان رسیده بود که البته برای اکثر کالاها در همین مدت مشابه وجود داشت. به علت داخلی سازی فراوان و حتی چینی سازی، کیفیتش نسبت به نمونههای اولیه کاهش پیدا کرده بود و خلاصه خودرویی امروز داریم که نه تنها قدیمی است، بلکه حتی کیفیت همان مدل اورجیتال را نیز ندارد! خب، این روند برای سایر خودروهای از تاریخ گذشته هم وجود داشت و هرچه زمان گذشت، بر تعداد این محصولات افزون گشت. کمتر خودرویی از چرخه تولید خارج میشد و بهجای آن، محصولاتی قدیمی به سبدشان افزوده میگشت. پس از تندر 90 که روزگاری میخواست جایگزین پراید شود، نوبت به ساندرو رسید و بعد از آنها، نسخه پلاس خودروها معرفی شد.
در واقع هرچه که میگذشت و میگذرد، به جای آنکه این خودروسازی به اصطلاح داخلی خودش را با مدلهای بهروز جهانی همگام کند، در باتلاق دست سازش دست و پا میزد و در این بین خریداران بیشتری را به کام میکشید. این روزها از رده خارج کردن یک خودرو بدین راحتیها نیست و سازندگان حاضر نیستند که آن را با یک مدل جدیدتر جایگزین کنند. حتی اگر قرار به ورود مدل بهتری هم باشد، باز باید آن قدیمی تولید گردد. در واقع در صنایع خودروسازی ما چیز جدیدی تولید نمیشود، بلکه با حفظ قدیمیها، محصولات تازهای وارد سبدشان میشود که علاوه بر فاصله قیمتی زیاد با بهای جهانی، احتمالا قرار است سالهای متمادی به گورستان خودروسازی کشورمان افزوده شوند.
خودروی جدید را گران بخر تا قدیمیها همچنان بفروشند!
زمانی که ایران خودرو محصولی چون رنو کپچر را عرضه کرد، قیمت این خودرو در سطح بازارهای جهانی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود. اما در کشور ما در حال حاضر بهایی نزدیک به ۱۲۰ میلیون تومان پیدا کرده و این قیمت فاصله چندانی با یک فاجعه ندارد! در واقع عرضه کننده این محصول بهخوبی فهمیده بود که اگر قرار باشد کپچر را ارزانتر بدهد، رقیبی برای سایر محصولات خودش ساخته است. پس هم آن را گران فروخت که بابت خودش سود خوبی را بهدست بیاورد و هم فاصله قیمتی ایجاد شده، تهدیدی برای کالاهای دیگرش نشود.
اصلا چرا راه دور برویم، همین پژو 2008 که در ابتدای راه ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارد، اگر قرار بود با بهای معقول ۶۰ میلیون تومانی عرضه شود، آیا کسی دیگر به سراغ همان رنو کپچر میرفت؟ یا اصلا شما حاضر بودید ۵۰ میلیون تومان برای یک تندر ۹۰ اتوماتیک و حتی محصول چینی جدید این شرکت یعنی اچ۳۰ کراس بپردازید؟ مسلما خیر! پس نتیجه این میشد که این شرکت نه فقط از فروش 2008 سود چندانی به جیب نمیزد، بلکه با ضرری فراوان در بخش عرضه سایر خودروهایش مواجه شده و چه بسا به سرعت ورشکست میشد. پس چاره این بود که محصول جدید را طوری قیمت گذاری کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب! فقط در این بین خریدار بیچاره است که ضرر میکند تا هزینه سیخ و کباب سازنده بهخوبی پرداخت شود.
چه بر سر صادرات میآید؟
یکی از شعارهای همیشگی خودروسازان داخلی ما، بحث صادرات بوده و چه بسا در همین سالها، به کشورهایی چون عراق و سوریه بهوفور خودرو صادر کردهایم که البته شایعات بسیاری هم در ارتباط با بهای بسیار پایینتر آنها در این کشورها به گوش رسیده که همیشه با تایید و تکذیب همراه بوده است.
اما اگر هدف از تولید خودرویی چون پژو 2008 هم صادرات باشد، آیا امکان عرضه آن با بهایی بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان در سایر کشورها وجود دارد؟ مگر این نیست که همیشه کشور صادر کننده، محصول خودش را برای کاربران داخلی با بهای معقولتری عرضه میکند و صادرات را محلی جهت کسب سود بیشتر بهواسطه عرضه آن در سایر نقاط دنیا هدف میگیرد. پس چرا این رویه در کشور ما برعکس است؟
پر واضح است که هیچ خریدار عاقلی حاضر نیست که بر فرض یک خودروی پژو 2008 با آپشنهای بیشتر و تولید با کیفیتتر که بهایی بین ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان دارد را رها کرده و ماشین ۱۰۰ میلیون تومانی که البته بهخاطر صادرات بایستی کمی هم گرانتر شده باشد، تهیه کند. پس نتیجه این میشود که اگر روزگاری نوبت به صادرات این خودرو رسید، بایستی با قیمتی رقابتی در کشور مقصد عرضه شود و این یعنی کاهش بهایی در حدود ۴۰ میلیون تومان نسبت به بازار داخلی! حال با این شرایط، شما فکر نمیکنید که نسبت به خریدار داخلی ظلم بزرگی شده است؟ ما در اینجا هزینه بیشتری با عنوانهایی چون حمایت از تولید داخلی میپردازیم اما سود و منفعتش را بایستی فردی در خارج از کشور با خرید بهایی بسیار پایینتر نسبت به ما کسب کند!
روند فعلی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
اگر کمی دورتر و زمان تولید پیکان را بنگریم، در آن زمان تولید محصولات از رده گذشته منحصر به فقط چند خودروی معدود میشد که با وارد شدن پراید، با آنکه در زمان خودش محصول بهروزی هم محسوب میشد، تعداد این خودروها به عدد ۲ رسید و سایر خودروها چون زانتیا و نیسان ماکسیما و… که پس از آن عرضه شدند، با تصمیم سازنده اصلی، عرضهشان دیگر ادامه نیافت. اما همان طور که پیشتر گفتیم، هرچه که گذشت این سبد عرضه برای محصولات تاریخ گذشته نه تنها کمتر نشد، بلکه روز به روز نیز بیشتر گشت و امروز همگان بهخوبی حدس میزنند اگر ماشینی چون H30 Cross که در سال ۲۰۱۱ طراحی شده (یعنی ۶ سال پیش) تازه تولید آن در کشور آغاز میشود، پس تا سالهای سال بایستی آن را در خیابانها ببینند و حتی برای داشتنش صف بکشند!
با این حساب نگاهی به رویه شکل گرفته موجود به خوبی نشان میدهد نه تنها ماهیت تولیدی خودرو در صنایع داخلی ما بهتر نشده، بلکه با اصرار بر تولید طولانی مدت محصولات قدیمی، شکلی منحصربهفرد به خودش گرفته و مانند گلوله برفی که در ابتدای غلطیدن کوچک بود، حال تبدیل به کوه بزرگ غلطانی شده که هر آن چیزی که در سر راه خودش قرار گرفته، میبلعد! این گلوله غلطان با ادامه همان راه غلط قبلی، محصولات جدیدی را به بدنه خویش میافزاید که اگر بعضی از آنها چون همین پژو 2008 عنوان بهروز بودن را هم یدک بکشند، روزی میآید که سالها از عرضه آن در سایر جاها گذشته و به گورستان پیوسته اما در اینجا همچنان با نام محصول تازه و در نهایت اضافه شدن پسوندهایی چون پلاس به فروش میرسد!
حال شما بگویید که شرایط خودروسازی کشور ما را چگونه میبینید و چه راهکاری برای بیرون رفتن از وضع فعلی و همگام شدن با شرایط جهانی پیشنهاد میکنید؟
نظر خود را بنویسید